دومین تجربه کارگردانی فیلمساز ناشناس 32ساله ایتالیایی پس از آن ناکامی اولیه به جشنواره معتبر کن رفت و جایزه بزرگ هیأت داوران را برد، به اسکار بهترین فیلم خارجیزبان سال 1989رسید و یکی از موفقترین فیلمهای غیرانگلیسیزبان تاریخ سینما لقب گرفت.
به گزارش گاردین، استفن وولی که شرکت پالاس پیکچرز او مسئولیت پخش «سینما پارادیزو» به کارگردانی جوزپه تورناتوره را در بریتانیا بر عهده داشت، از نخستین باری میگوید که این فیلم را در نمایشی غیررسمی در جشنواره کن دیده بود؛ آن هم صرفا به توصیه هاروی واینستین رئیس میرامکس که شرکت تحت مدیریت او در آن زمان در آمریکا جایگاهی شبیه پالاس پیکچرز در بریتانیا داشت.
وولی به همراه دیوید للاند به سالن نمایش سینما پارادیزو رفت؛ نویسنده و کارگردانی که به گفته خود وولی «مردی سختگیر، صورتسنگی و انعطافناپذیر بود. فیلم که تمام شد، به طرف دیوید برگشتم تا نظرش را بپرسم. دیدم چند قطره اشک از چشمهایش روی چهرهاش ریخته است. منظورم را که میفهمید؟ هر دوی ما گریه کرده بودیم و فیلم با ما همان کاری را کرده بود که با تماشاگران عادی سینما؛ این یعنی همان هدفی که یک فیلم خاطرهانگیز دارد.»
وولی ادامه میدهد: «تجربه دیدن فیلم در آن سینما مثل تمام صحنههای سینما پارادیزو هنوز در خاطرم مانده است؛ درست مثل خاطرههایی که در کودکی از تماشای فیلمهای زولو و توتفرنگیهای وحشی در نشنال فیلم تیهتر یا رزمناو پوتمکین در کویین الیزابت هال داشتم. من آن سینماها را به اندازه خود فیلمها در خاطر دارم.»
سینما پارادیزو داستان پسرکی است به نام سالواتوره ملقب به توتو که در دهکده سیسیلی پس از پایان جنگ جهانی دوم، اوقات فراغت خود را در سینمایی به نام پارادیزو میگذراند و با آپاراتچی سینما دوست میشود. نسخه 155دقیقهای فیلم در اکران ایتالیا بهشدت شکست خورد، اما در اکران بریتانیا نسخه بینالمللی آن به نمایش درآمد که 123دقیقه بود و 32دقیقه کوتاهتر از نسخه اصلی.
امروز که هیچ نسخهای از آن فیلم 155دقیقهای به نمایش درآمده در جشنواره کن وجود ندارد، هیچکس نمیداند چه صحنههایی از آن نسخه جشنوارهای حذف و تبدیل به نسخه بینالمللی شده است. وقتی تورناتوره سال 2003 نسخه 171دقیقهای سینما پارادیزو را منتشر کرد، بسیاری از هواداران فیلم هیجانزده شدند؛ درست برخلاف منتقدانی چون راجر ایبرت که معتقد بودند «قصابی» بیرحمانه میرامکس روی نسخه جشنوارهای باعث شده آن فیلم در مقایسه با نسخه مورد علاقه کارگردان یک شاهکار بهنظر برسد.
گرچه سینما پارادیزو یک جایزه ارزشمند اسکار برای شرکت میرامکس به ارمغان آورد برای مدتی سینمای ایتالیا را از مسیر پرافتخار خود منحرف کرد؛ سینمایی که با فیلمهای تحسینشده سیاسی، رسمی و هنری خود پس از دوران جنگ از آثار ویسکونتی، فلینی، دسیکا، روسلینی، اولمی و برتولوچی شناخته میشد و تورناتوره هم در فیلم خود آنها را تحسین کرده بود. این مسیر در نهایت به گروتسکی چون «زندگی زیباست» روبرتو بنینی رسید که 2 اسکار بهترین فیلم خارجیزبان و بهترین بازیگر مرد را برای سینمای ایتالیا به ارمغان آورد.
استفن وولی حق دارد وقتی سینمای امروز را با گذشته مقایسه میکند. او میگوید: «سینما پارادیزو فیلمی است درباره خاطره و برای نسل ما سینما جایی بود برای دور هم جمعشدن؛ جایی رؤیایی که به تخیل شما فرصت آزاد شدن میداد. شخصیت سینماهای دوران کودکی و جوانی ما متفاوت بود و ویژه. امروز همه سینماها شبیه هم هستند؛ سالنهایی تاریک و بزرگ که همه یک بو دارند و یک شکل و یک شخصیت. فیلم دیدن در سینما قبلا یک اتفاق ویژه بود و امروز مثل خوردن فستفود است.
آغاز نمایش عمومی پارادیزو
سینما پارادیزو در بیست و پنجمین سال اکران یکبار دیگر در سینماهای آمریکا به نمایش عمومی درآمده است. تورناتوره فیلمنامه دومین فیلم بلند خود را همراه با وانا پولی نوشت و این فیلم جمعوجور با بازی فیلیپ نوآره در نقش آپاراتچی پیر سینما و سالواتوره کاسیو در نقش توتو مقابل دوربین رفت. سینما پارادیزو در فهرست 250فیلم برتر سایت imdb در رده 70مشترک قرار دارد و غیر از اسکار، 19جایزه و 32نامزدی دیگر در کارنامه آن دیده میشود. جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم خارجیزبان، 5 جایزه بفتا ازجمله بهترین موسیقی متن برای انیو موریکونه و 2 جایزه از جوایز فیلم اروپا ازجمله افتخارهای این درام خاطرهانگیز است.